پس از نزدیک به دو نیم دهه از طرح پروژه تاپی، اینک اولین گامهای عملی در راستای تطبیق این پروژه بر داشته شد. تلاشهای اولیه برای شروع تطبیق پروژه تاپی، با استقبال بیسابقه از طرف کشورهای دخیل در این پروژه مواجه شده و امیدواریهای کلان اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه خلق کرده است.
شروع تطبیق پروژه تاپی، مهمترین پیاماش این است که همکاریهای مشترک اقتصادی منطقهوی، یکی از مهمترین گزینهها برای دست یافتن به ثبات و توسعه پایدار در منطقه میباشد. کشورهای منطقه قبل از این، حداقل در عرصه عملی، هیچ اقدامی مؤثری را در راستای تقویت همکاری مشترک اقتصادی انجام ندادهاند. به همین دلیل است که سرنوشت پروژه تاپی نزدیک به دونیم دهه، در هالهای از ابهام باقی مانده بود. اما، با شروع ساخت این پروژه، میتوان چرخش بزرگ را در عرصه سیاستهای کلان کشورهای درگیر این پروژه، مشاهده کرد. این چرخش کلان، همکاریهای مشترک اقتصادی را در محور روابط سیاسی این کشورها قرار داده و این محوریت برنامههای اقتصادی مشترک، امیدواریهای بزرگی را برای بهبود دراز مدت در وضعیت سیاسی و امنیتی منطقه خلق کرده است.
ظرفیت اقتصادی نهفته در روابط کشورهای منطقه بهصورت چشمگیر بالا بوده که تاهنوز بهدلیل روابط سیاسی تنشآلود، حداقل استفاده از این ظرفیت صورت نگرفته است. در صورت اقدام جدیتر و تعهد درازمدت کشورهای منطقه در عرصه همکاریهای مشترک اقتصادی، بهخصوص در عرصه انرژی، سالانه میلیاردها دالر نصیب کشورهای منطقه خواهد شد. بنابراین، تطبیق پروژه تاپی، بهعنوان مهمترین گام در عرصه تقویت همکاریهای اقتصادی، بر علاوه سود سرشار پولی، ضمانت جدی در عرصه ثبات پایدار در منطقه نیز خلق خواهد کرد.
در جغرافیایی اقتصادی منطقه، افغانستان یکی از محوریترین جایگاه را به خود اختصاص داده است. بزرگترین تولید کنندگان و بزرگترین بازارهای مصرفی انرژی توسط افغانستان بهم وصل میشوند و این موقعیت، فرصتی مناسبی را برای کشور خلق کرده است.
پروژه تاپی، تنها یکی از بزرگترین پروژههای منطقهوی طرح شده است که از مسیر افغانستان عبور میکند. پروژههای بزرگ دیگر، مانند کاسا – ۱۰۰۰، راه لاجورد، چابهار و امثال آن، پروژههای دیگری اند که در صورت مدیریت درست، تطبیق خواهند شد.
افغانستان سالانه ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دالر حق ترانزیت از پروژه تاپی دریافت میکند، دهها هزار نیروی کار در این پروژه استخدام میشوند، تا سه دهه آینده افغانستان در مجموع ۱.۵ میلیارد مترمکعب گاز از این پایپ لاین خریداری میکند و زمینه رشد دهها شرکت خصوصی کوچک و متوسط برای عرضه خدمات به این پروژه، فراهم میشود.
منفعت اقتصادی این پروژه برای افغانستان بهصورت چشمگیر حیاتی و مهم است. تطبیق شدن این پروژه و پروژههای بزرگ منطقهوی دیگر، بزرگترین فرصت را برای بهبود وضعیت نابهسامان اقتصادی کشور و کاهش وابستگی مالی، خلق میکند. اما، سوالهای جدی در مورد وضعیت افغانستان وجود دارد. پرداختن به این چالشها و تلاشهای جدی در راستای برطرف کردن آنها، مسئولیت دولت افغانستان میباشد. پروژه تاپی بهعنوان اولین پروژه مهمی منطقهوی، ضرورت پرداختن به بعضی موارد مهم برای تقویت همکاریهای اقتصادی را بیشترتر ساخته است.
استفاده مناسب از ظرفیت تجارتی و ترانزیتی افغانستان، وابسته به طراحی دیپلماسی فعال اقتصادی در منطقه میباشد. بخش اعظم دیپلماسی سیاسی جهان بر محور منافع اقتصادی میچرخد و برای تقویت بنیادهای اقتصادی و ثبات، ایجاد دیپلماسی فعال اقتصادی یک ضرورت حیاتی بهشمار میرود. یکی از بزرگترین مشکلهای دستگاه دیپلماسی کشور، محدود بودن ظرفیت دیپلماسی اقتصادی و در اولویت نبودن منافع اقتصادی کشور در آن میباشد. با روی دستگیری دیپلماسی فعال و مؤثر اقتصادی، میتوان تمامی ابزارها و ظرفیتهای دیپلماتیک را فعال و در راستای دست یافتن به منافع کلان اقتصادی کشور مورد استفاده قرار داد. تاهنوز، محدود بودن ظرفیت انسانی، اداری و تخنیکی، باعث شده است که نتوانیم دیپلماسی فعال اقتصادی را طراحی کنیم. دست یافتن به توسعه و ثبات پایدار، مستلزم آن است تا منافع اقتصادی کشور را در زیربنای سیاست خارجی خود قرار دهیم.
اما در جریان یک سال گذشته، در این زمینه دستآوردهای خوبی داشتهایم. برای تقویت این دستآوردها و خلق ضمانتهای جدی برای آینده اقتصاد کشور، لازم است تا با طرح سیاست کلان اقتصادی، فرصتهای اقتصادی کشور در منطقه را شناسایی و برای استفاده از این ظرفیتها سیاستگذاری نماییم.
همانگونه که با تقویت همکاریهای مشترک اقتصادی، زمینه برای نزدیکی و همکاریهای سیاسی خلق میشود، در موارد این گونه همکاریها میتواند، مشکلساز نیز باشد. شروع تطبیق پروژه تاپی، بعضی کشورهای منطقه از جمله ایران، را به شدت نگران ساخته است. تاپی، رقیب پروژه صلح به شمار میرود که قرار بود نیازمندیهای گاز پاکستان و هندوستان را از طریق ایران تأمین کند. تاپی، پروژه صلح را حداقل در کوتاه مدت غیرعملی ساخته است. واکنشهای رسانههای ایران از زمان آغاز دوباره گفتوگو در مورد پروژه تاپی، نگران کننده است. تقریباً اکثریت رسانههای ایران که پس از سال ۲۰۰۸ و خصوصاً پس از سال ۲۰۱۲ در مورد تاپی پرداختهاند، تطبیق تاپی را شکست دیپلماسی انرژی ایران میدانند. این نگرانیها میتواند مانعهای جدی در مقابل تطبیق شدن چنین پروژههای بزرگ خلق کند. دولت افغانستان میتواند با روی دستگیری سیاست فعال اقتصادی در منطقه، در راستای کاهش این نگرانیها اقدام کند.
در کنار خلق دیپلماسی فعال اقتصادی، فراهم کردن پیش نیازهای داخلی دیگر نیز، برای کشور در اولویت قرار دارد. اگر قرار است افغانستان به چهار راه تجارت و ترانزیت تبدیل شود، خلق زیربناهای حقوقی، ترانسپورتی و بروکراتیک معیاری و استندرد، مهمترین پیش نیازهاست. بدون خلق چنین زیربناهایی، استفاده مناسب از ظرفیت تجارتی و ترانزیتی افغانستان صورت نمیگیرد.
هرچند در جریان سالهای گذشته، بیشترین توجه دولت برای امر ساختوساز شاهراهها بوده است، اما این زیربناها، معیاری نبوده و نمیتوانند زیربنای محکمی برای تجارت و ترانزیت در منطقه خلق کند. سرمایهگذاری جهت تقویت زیربناهای مناسب اقتصادی، اولویت دیگریست که برای تبدیل شدن افغانستان به چهار راه تجارت و ترانزیت حیاتی است.
مشکلهای امنیتی یکی دیگر از موارد جدی است که مهمترین مانع در مقابل همکاریهای مشترک اقتصادی بهشمار میرود. خصوصاً، ناامنی مهمترین چالش در مقابل تاپی نیز است. امید میرود دولت با طرح پالیسی مناسب، امنیت این پروژه را تأمین کند. تأمین امنیت پروژههای اقتصادی منطقهای که از افغانستان میگذرند، میتواند ضمانتهای جدی را برای همکاری بیشتر خلق نماید.
اینها مواردی اند که دولت با آغاز پروژه تاپی و زمینهسازی برای پروژههای دیگر مد نظر بگیرد. این مسئولیتهای دولت است.
اگر دولت این پیش نیازها را خلق کند، دست یافتن افغانستان به توسعه و ثبات پایدار از طریق همکاریهای مشترک اقتصادی منطقهوی، هموارتر خواهد شد..