روز 22 دسامبر سال 2016 مرکز لف گومیلیف میزگردی با موضوع «حضور ناتو در افغانستان: جمع بندی دوره ای و چشم اندازها، تاثیرات بر منطقه» در شهر آلماتی پایتخت جنوبی قزاقستان برگزار کرد.
جمع بندی دوره ای در خصوص نتایج حضور نیروهای ایساف در افغانستان، ویژگی های قومی منطقه ای و تعاملات رهبران منطقه، تاثیرات حضور نیروهای ائتلافی بر روند تولید و پخش مواد مخدر، سناریوهای احتمالی توسعه حوادث و چشم انداز همکاری کشورهای منطقه و ناتو موضوعات اصلی بحث و مناظرات کارشناسان مرکز لف گومیلیف، سیاست پردازان حوزه شرق شناسی روسیه، قزاقستان، افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان در سالن کنفرانس هتل «آمباسادور» بودند.
پاول ظریف اللین مدیر مرکز لف گومیلیف ضمن سخنرانی خود تاکید کرد: «مرکز لف گومیلیف طی سال های گذشته، تعاملات ناتو، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را موضوع مطالعات خود قرار داده و دو سال پیش رابرت پشیل مدیر همانگی مرکز ناتو در روسیه و جرج فریدمان رییس سازمان تحلیلی «استراتفور» امریکا در کنفرانس این مرکز سخنرانی کردند. مواضع رابرت پشیل کاملا قابل پیش بینی بود. وی بر هدفمند بودن حضور نیروهای ناتو در افغانستان تاکید کد. فریمان نیز در همان کنفرانس گفت که ائتلاف به اهداف تعیین شده در زمان تاسیس این سازمان دست یافته است. امروز هر لحظه ممکن است که توازن قدرت تغییر کند.
با وجود اینکه مرزهای افغانستان و سوریه از روسیه فاصله دارند، اما احتمال انتشار تهدیدهای تروریستی به قلمروی اوراسیا بسیار زیاد است. مسایلی که امروز در این نشست بحث و بررسی می شوند، به تک تک ما ارتباط پیدا می کند».
احمدالله واستوک مدیر مرکز فرهنگی افغانستان «آریانا» در آلماتی نیز ضمن سخنرانی اظهار کرد: «حضور نیروهای ناتو در افغانستان موضوع بغرنجی است.
شرایط به گونه ای است که دوستان امریکایی ما اصلا از ظرایف روانشناسی و طرز فکر مردم آسیا و حتی ویژگی های آب و هوایی منطقه را به درستی نمی شناسند. به همین خاطر مشکلات زیادی رخ می دهند، به طور مثال، تسلیحات امریکایی ها بر خلاف تسلیحات روسی در این منطقه دوام زیادی ندارند.
ما شاهد هستیم که اقدامات نظامیان روس در سوریه علیه شبه نظامیان داعش از اقدامات ناتو و امریکا در افغانستان که یک دهه گذشته مطلوب تر و موثرتر بوده است.
برای بیرون رفتن از این وضعیت بهترین راه همکاری بین سازمان های شانگهای و پیمان امنیت جمعی با ناتو ایالات متحده امریکا است که به برقراری ثبات و تامین امنیت در افغانستان خواهد انجامید.
الکساندر کنیازف سیاست پرداز و شرق شناس روس نیز مواضع خود را در این باره چنین بیان کرد: «از سال 1838 یعنی زمانی که اولین جنگ آنگلو – افغان آغاز شد تا امروز تمام درگیریها از جمله درگیریهای نظامی در خاک افغانستان بیش از آنکه انگیزه داخلی داشته باشند، به اختلاف نظرات ژئوپولتیک بین مراکز بزرگ خارجی از قبیل ایالات متحده امریکا، روسیه، چین و کشورهای خلیج فارس وابسته هستند.
دلیلش این است که در چند دهه گذشته، فرایند تشکیل و تثبیت نهادهای حکومتی در افغانستان همچنان ناتمام مانده که به خاطر ضعف حکومت و وجود همان دلایل خارجی مرتبط با رویدادهای داخل افغانستان است.
مساله حضور نیروهای ناتو در افغانستان در داخل کشور حل و فصل نمی شود، بلکه باید این موضوع را از راه اجماع بین مراکز خارجی به رهبری امریکا، روسیه حل کرد و ناتو در واقع ابزار و هدایت کننده این بازی است نه سازمان هدایت شونده.
از آنجا که مسکو از زمان امضای موافقتنامه ژنو برای خروج ارتش از افغانستان هیچ طرح و پروژه ای در این کشور آغاز نکرد، پس کشورهایی برای حضور نیروهای نظامی خارجی تصمیم گیری می کنند که مواضعشان در افغانستان روشن باشد. در این شرایط منافع سیاسی امریکا و طرح های اقتصادی چین در تلاقی با هم قرار می گیرند. در این شرایط، روسیه فقط روی جایگاه خود به عنوان شریک حساب می کند.
علیرغم اینکه دونالد ترامپ در برنامه های انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده صحبتی از افغانستان به میان نیاورد، اما یکی از موضوعات کلیدی برنامه های وی، مقابله با گسترش نفوذ چین در این کشور است. افغانستان فقط یکی از عرصه های مهم سیاسی است که در آن منافع قدرت ها با هم در تلاقی قرار می گیرند. کشورهای توسعه یافته غرب، اسراییل و هند نیز خواستار مبارزه با فعالیت های انحصارطلبانه چین هستند.
امروز پکن به شدت نگران حوادث و رویدادهای افغانستان است، زیرا مانع از اجرای پروژه های بزرگ ابعاد فرامرزی چین برای گسترش حضور اقتصادی این کشور در آسیا می شود. برقراری ثبات در افغانستان برای چین فوق العاده مهم است. پکن مجبور است به دنبال ابزاری برای نفوذ و تاثیرگذاری بر حوزه امنیت در کشور باشد.
نباید فراموش کرد که علاوه بر مواضع ضد چینی رییس جمهور امریکا، مشکلات عدیده ای نیز در رابطه با برهم خوردن ثبات در افغانستان وجود دارند که منشاء همه آنها پاکستان است. در دو سه سال گذشته پاکستان دچار تناقض شده، نخبگان حکومتی پاکستان که خط مشی غرب گرایانه دارند برای چین پولشویی می کنند. بخش عمده محافل حکومتی پاکستان خواهان تحقق منافع پکن در کشور هستند و پایان این پروسه تا حد زیادی بر امنیت کشور همسایه افغانستان تاثیر خواهد گذاشت.
برمی گردیم به مساله حضور نیروهای ناتو در افغانستان. این موضوع قابل بحث نیست که حکومت کنونی در افغانستان به لطف پایگاه های نظامی ایساف در کابل و دیگر ولایات برپا است و ناتو نقش زیادی در عامل برقراری ثبات دارد.
علاوه بر این، نباید حوادث و رویدادهای داخل افغانستان را از قلم بیندازیم. طبق آخرین اخبار و آمار، عطا نور والی موقت ولایت بلخ برای همکاری با رییس جمهور اشرف غنی موافقتنامه امضا کرده است و احتمال دارد که جایگزین عبدالرشید دوستم معاون اول رییس جمهور و سیاستمدار پان ترک بشود. از طرفی هم امکان دارد که عطا نور رییس جدید دستگاه اجرایی کشور بشود. ولایت بلخ همچنان یکی از آرام ترین ولایات افغانستان است و عطا نور اعتراف می کند که حضور نیروهای آلمانی ایساف در این حفظ آرامش نقش زیادی داشته اند.
در خصوص نیروهای ناتو نیز باید گفت که آنها واقعا اشتباهات زیادی مرتکب می شوند که باعث نارضایتی بین مردم شده و حتی خواهان انتقام هستند. امریکایی ها به سختی می توانند خود را با شرایط خاص شرق سازگار کنند.»
سلطان آکیم بکوف مدیر انستیتوی اقتصاد و سیاست جهانی وابسته به بنیاد اولین رییس جمهور قزاقستان در اظهارات خود چنین گفت: «در شرایط کنونی، به خاطر تفرقه بین مردم افغانستان، غربگرایان در کشور هم معزل و هم راه حل هستند. این گره به عنوان حلقه میانجی و عامل متحد کننده برای برقراری ثبات بین گروه های مختلف تلاش می کنند که اگر آنها نبودند، درگیری شدید و خشونت آمیزی درمی گرفت و طرفین خارجی هر کدام یک سر دعوا را می گرفتند.
امروز حضور نیروهای ناتو عامل اصلی برهم زننده ثبات نیست، بلکه مشکل بر سر نیروهای امنیت ملی افغانستان و پلیس این کشور است و مساله اینجاست که ارتش یگان تسلیحات سنگین ندارد و به شدت به حمایت هوایی امریکایی ها و حمایت مالی آنها وابسته است.
بر سر کار آمدن رییس جمهور جدید در امریکا این تصور را ایجاد کرد که نیروهای امریکا افغانستان را ترک خواهند کرد و این باور از نظر تئوری شدت گرفت. این سوال مطرح می شود که کدام نیروها شکاف سیاسی داخلی را برای جلوگیری از تلاقی منافع گروه های مختلف متعادل خواهند کرد و سوال دوم این که، سایر بازیگران منطقه در شرایط در حال تغییر چطور پیکره جدیدی را خواهند ساخت.
امسال باراک اوباما پیش از پایان دوره ریاست جمهوری خود چند تصمیم برای تداوم حمایت های مالی از ارتش افغانستان تا سال 2020 اتخاذ کرد. امریکایی ها حدود 7-5 میلیارد دلار در سال برای حمایت مالی از حکومت افغانستان، ارتش و پلیس این کشور هزینه می کنند.
امروز امریکا 9 پایگاه نظامی در نقاط کلیدی افغانستان دارد که از نظر تسلیحات و سایر موارد برتری دارند.
عملا تمام ارگانهای دولتی افغانستان روند قانون گذاری امریکا برای بازنگری و لغو تصمیم رییس جمهور در خصوص تداوم حمایت مالی را دنبال می کنند. دونالد ترامپ در هر صورت 2 تا 3 سال زمان صرف خواهد کرد، به عبارتی در این مدت امریکا به حضور خود در افغانستان ادامه می دهد.
در صورتی که نیروهای نظامی امریکا از افغانستان خارج شوند، چین که امروز ترجیح می دهد خود را در سایه نگه دارد و در پروسه برقراری ثبات حضور مستقیم نداشته باشد، مجبور می شود موضع فعال تری اتخاذ کند و اینجاست که نقش مهم سازمان همکاری های شانگهای به عنوان عرصه ای برای گفتگوهای سازنده بازیگران منطقه آغاز می شود.
رافیک سیف اللین سیاستمدار غیروابسته ازبکستان در سخنان خود چنین گفت: «تلاش نظامیان شوروی و امریکایی هر دو نتیجه ای به دنبال نداشتند، ضمن اینکه فقط مزاحمت ایجاد می کردند و امروز هم به افغان ها فرصت نمی دهند که در خانه خود نظم را برقرار کنند.
حال، رهبران کشورهای منطقه آسیا باید روی اوضاع متمرکز شده و طرح جدیدی در افغانستان بریزند، یعنی اینکه یک ایده متحد کننده را به اجرا درآورند که به این پرسش ها پاسخ بدهد: ما همه از افغانستان چه می خواهیم؟ ما در رابطه با افغانستان چکار خواهیم کرد؟ چطور می توانیم به حل و فصل مسایل داخلی افغانستان کمک کنیم؟ چکار کنیم که همه در یک جبهه باشند؟
در شرایط حاضر، کارشناسان می توانند فقط روی این موضوع فکر کنند. به محض اینکه پاسخ سوالات بالا را پیدا کنیم، متخصصین می توانند به پروسه برنامه ریزی استراتژیک وارد شوند، فناوری اجرا از مدت ها پیش انتخاب شده است.
اما مساله بر سر مسئولیت پذیری تک تک کشورهای آسیای مرکزی است که فعلا «به لطف خدا، تمایلی ندارند» یعنی نه ازبکستان، نه تاجیکستان، نه ترکمنستان و نه قرقیزستان آمادگی این را ندارند که «100 درصد» وارد مشکلات کشور همسایه شده و مسئولیتی را به دوش بکشند که امروز امریکا بر دوش خود گرفته. تا زمانی که تهدید مستقیم امنیت داخلی این کشورها در میان نباشد، این کشورها وارد عمل نمی شوند.
خیلی ها تا امروز بر اساس منافع شخصی خود فکر و اندیشه می کنند و طرح و برنامه هایشان را طوری می ریزند که سود زیادی برای افغانستان ندارد.
باید امروز به فکر آینده مشترکمان باشیم، یعنی باید متحد شویم، با الگوبرداری از چین طرح های عملی تنظیم و اجرا کنیم.
الهام نارزییف کارشناس تاجیک در سخنان خود نسبت به اوضاع کنونی ابراز نگرانی کرده و گفت: «تا قبل از اینکه نیروهای مسلح و سایر نیروهای ناتو به افغانستان بیایند، نیروهای ائتلافی شمال افغانستان به خوبی از عهده طالبان برمی آمدند.
سال 2001 نیروهای ناتو به لطف همین گروهان ائتلاف شمالی توانستند در افغانستان لنگر بیندازند و با حمایت نیروهای هوایی نیروهای ائتلافی طالبان را از تمام شهرهای بزرگ کشور عقب برانند. در طول سال هایی که نیروهای ائتلافی در افغانستان مستقر بوده اند، چندین مرتبه استراتژی تغییر کرده است، اما هنوز نتوانسته اند اوضاع امنیت را تحت کنترل دربیاورند و وضعیت هر سال بدتر می شود. سال های 2016-2015 را بدترین سال ها نامیدند.
گروهک های ضد حکمتی در 32 ولایت از 34 ولایت کشور فعال هستند و در 6 ولایت تقریبا تمامی روستاها تحت کنترل شبه نظامیان قرار دارد، اوضاع بحرانی است و مراکز حکومتی این ولایات پیوسته در حلقه محاصره قرار دارند. حتی در بلخ که قبلا یکی از آرام ترین ولایات افغانستان بود نیز سال 2016 تشکیلات نظامی با پرچم داعش شکل گرفت و مشغول تولید مواد مخدر شدند.
طبق آمار ناتو، ارتش ملی افغانستان تا حد زیادی تقویت شده است، تعداد سربازان افزایش یافته است، از نظر تسلیحات وضعیت بهتری دارند، اما در واقع تشکلات شبه نظامیان مسلح کوچک از نظر تعداد سرباز و مهمات همچنان بخش زیادی از کشور را تحت کنترل خود گرفته اند.
در مجلس افغانستان مساله بازنگری موافقتنامه امنیت با امریکا را طرح کردند، زیرا به اعتقاد افغان ها، مقامات امریکا و متحدین آنها به تعهدات خود برای تامین صلح و از بین بردن تولید مواد مخدر عمل نمی کنند، علاوه بر این در کشور این نگرانی بیشتر شده است که افغانستان به منطقه رقابت بین امریکا و روسیه بدل شده و «سوریه دوم» خواهد شد.
در بخش دوم میز گرد، کارشناسان به سوالات روزنامه نگاران پاسخ دادند. مرکز لف گومیلیف از همه شرکت کنندگان در این گزارش پرمحتوا تشکر می کند و مراتب قدردانی خود را از الکساندر کنیازف به خاطر کمک در سازماندهی برنامه ابراز می کند.
Press-service of Lev Gumilev Centre in Afghanistan