ترجمه «ساکایی های نو» اثر پاول ظریفولین به زبان فارسی

حضرت وهریز مترجم و روزنامه نگار مشهور افغانستان که در حال حاضر در کانادا اقامت دارد، کتاب «ساکایی های نو» اثر پاول ظریفولین نویسنده و کارشناس حوزه قوم شناسی را به زبان فارسی برگردانده است. ترجمه این کتاب به زودی در کشورهای افغانستان و ایران منتشر خواهد شد. حضرت وهریز آثار زیادی را از زبان روسی به فارسی در کشورهای فارسی زبان انجام داده است، از آن جمله آثاری از چنگیز آیتماتوف، آننا آخماتوا، سوتلانا الکسییویچ و حتی «از مسکو تا پیتوشکی» ونیدیکت یروفییف. کتاب «از مسکو تا پیتوشکی» منظومه ونیدیکت یروفییف به لطف ترجمه روان حضرت وهریز در محافل روشنفکران و زیبایی شناسان کابل و تهران به خوبی شناخته شده است. حضرت وهریز دلیل انتخاب این اثر علمی ظریفولین، توجه به ساکایی ها و میراث گومیلیوف را در پورتال بنیاد گومیلیوف چنین شرح داده است.

ساکایی های نو- آخرین کتابی که ترجمه کرده ام.

کار سختی بود ترجمه ی «ساکایی های نو». آخرین کتابی که امروز تمام کردم. به این لحاظ سخت که برای ترجمه ی آن باید افسانه ها و اسطوره های قریب تمام دنیا را مطالعه می کردم. یا حد اقل خود را باخبر می ساختم که چنین چیزهایی هم در دنیا وجود دارند. کار مترجم سخت تر می شود وقتی نویسنده متن های فراوانی را می شناسد. به زبان های متعددی تسلط دارد، فراوان دنیا را دیده است و تمام این اطلاعات و آگاهی به صورت طبیعی در متنی که می نویسد منتقل می شود و توی مترجم باید تقلا کنی اینهمه را درک کنی و برای بیانش زبان مناسب را در فارسی بیابی.
 دشواری ترجمه تنها به این محدود نمی شد. من بیشتر مترجم ادبی هستم و این کتاب، با آن که در آن شعرهای نیکلای گومیلیُف، کلیویف، یسه نین، خلبنیکُف و… بود، باز هم کتاب ادبی نبود. این کتاب بیان نامه نوعی جهانبینی جدیدی است که می خواهد مسیر دیگری غیر از خردگرایی یونانی، غیر از دنیامحوری کنفوسیوس و (بنابرین بازهم خردگرا) را پیشنهاد کند. تدوین نگاه پیشاخردگرایی بشر (و یا موازی با آن) به عنوان راهی بدیل برای جامعه انسانی، مستلزم تهور فراوانی است که پاول ظریفولین، رییس مرکز لِو گومیلیُف در خود یافته است و در کتابش ساکایی های نو Новые Скифы تعریف کرده است. 
وقتی سهراب غیرت عزیز، این نویسنده را به من معرفی کرد و گفت، رییس مرکز لِو گومیلُیف است، برای ابراز آمادگی به ترجمه ی کتاب تردید نکردم:


1. لِو گومیلیُف مورخ سرشناس شوروی بود. کتاب «کشف هزاره ها» ی او را در دهه 900 ترجمه کرده بودم که در حادثه یی فجیع آن را با چند کتاب دیگر از دست دادم. لو گومیلیف، فرزند دو شاعر بزرگ روس، را به خاطر خودش دوست داشتم و در دوران تحصیل مقاله ها و کتاب های او را می خواندم. 


2. لِو، فرزند نیکلای گومیلیُف است. یکی از برجسته ترین شاعران سده ی سیمین روسی که در سال 1922 به اتهام توطئه برای براندازی حکومت شوروی تیرباران شد. نام نیکلای گومیلیُف برای مدت درازی در شوروی سانسور بود و فرزندش در دوران دانشجویی در برابر استادانش که تلاش می کردند، آن شاعر بزرگ را سیاه نمایی کنند، جانانه دفاع می کرد. لِو سالهای زیادی را در زندان و اردوگاه های کار اجباری استالین سپری کرد. تنها پس از مرگ استالین بود که از او رفع اتهام کردند.


3. لِو گومیلیُف، فرزند آننا اخماتوا، شاعر بزرگ دیگر روس است و گذشته از منظومه ی«مرثیه»، شعرهای فراوان دیگری در مورد توقیف، بازپرسی، محاکمه و زندان و تبعید این فرزند سروده شده اند.

4. پس از ترجمه کتاب های «آیین و اندیشه در دام خودکامگی»، «بیم موج» از سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران و «دهسالگی سیاست خارجی روسیه» از ایگور ایوانف وزیر خارجه سابق روسیه، در سال 2000، این اولین بار است که ترجمه یک کتاب برای من به عنوان کار درآمدزا مطرح بوده است.
 کار ترجمه را که شروع کردم، متوجه شدم این کتاب با آن که بارها به تاریخ مراجعه می کند، اما تاریخی نیست. با آن که به افسانه ها و اسطوره ها و شعرها می پردازد، ربطی به ادبیات ندارد. نوعی تلاش است برای یافتن شاهد مدعای نویسنده در تاریخ، افسانه، اسطوره، مردمشناسی، ادبیات، الهیات و… برای نشان دادن جذابیت های جهانبینی اش. 
*
 از کودکی، یکی همین ذوقزدگی از انجام کاری، هنوز در من باقیست. هرچند تازه از ترجمه متن فارغ شده ام و هنوز برای ویراستاری آماده نکرده ام، آمدم اعلان کنم که بله… 

Лекториум он-лайн

[youtube_channel resource=0 cache=0 random=true fetch=25 num=1 ratio=3 responsive=1 width=306 display=thumbnail norel=1 nobrand=1 showtitle=above desclen=0 noanno=1 noinfo=1 link_to=none goto_txt="Visit our YouTube channel"]

You Might Also Like

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>