“پروسه‌ کابل” در پی چیست؟

در حالی‌که تمام تلاش‌های دیپلماتیک و سیاسی برای تأمین صلح در افغانستان ناکام مانده، حکومت افغانستان دور تازه از تلاش‌های سیاسی را برای تأمین صلح و امنیت در افغانستان روی دست گرفته است.

نخستین کنفرانس «پروسه‌ کابل» با حضور نمایندگان 27 کشور و سازمان بین‌المللی در کابل برگزار شد. اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان در سخنانش در این نشست هدف آن را «اجماع جهانی برای مبارزه با تروریسم» تعریف کرد. نتیجه‌یی که از پایان این نشست گرفته شده، این است که افغانستان قادر شده که در سایه‌ی تهدیدهای گسترده‌ی امنیتی، یک نشست مهم بین‌المللی را در کابل میزبانی کند؛ علاوه بر این، توانسته حمایت کشورهای منطقه و اتحادیه‌ی اروپا و امریکا را برای تأمین ثبات، امنیت و مبارزه با تروریسم به‌دست آورد. در قطع‌نامه‌ی پایانی این کنفرانس شرکت کنندگان ضمن تأکید به همکاری دسته جمعی برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان، منطقه و جهان، توافق کردند که بار دیگر دور هم جمع شوند.

این کنفرانس در حالی برگزار می‌شود که اختلاف‌های سیاسی داخلی پس از حمله‌های انتحاری اخیر در کابل افزایش یافته و توافق منطقه‌یی و جهانی بر سر افغانستان و دولت‌سازی در این کشور در حال فروپاشی است. حالا پرسش اساسی این است که حکومت افغانستان با وجود این دو چالش بزرگ از برگزاری پروسه‌ی کابل در پی چیست؟

آغاز دوباره تلاش‌های سیاسی

تلاش‌های سیاسی حکومت افغانستان برای تأمین صلح و ثبات از طریق مذاکره و مصالحه، در بیشتر از یک سال گذشته متوقف بوده است. آخرین تلاش حکومت افغانستان با هماهنگی پاکستان، پس از رخدادهای امنیتی ناگوارِ کابل، در بیشتر از یک سال گذشته متوقف بود. شورای عالی صلح افغانستان که یک نهاد افغانی برای گفت‌وگوهای صلح است، با وجود فعال بودن، اعتبار و وجهه‌اش را برای پیش‌برد گفتگوهای صلح با طالبان از دست داده و در مذاکره با طالبان مطلقاً ناکام بوده است.

آخرین تلاش در راستای بررسی صلح و امنیت در افغانستان، چند کنفرانس پی در پی در مسکو بود که حکومت افغانستان به دلایل سیاسی به آن اهمیت نداد.

برگزاری نخستین کنفرانس پروسه‌ی کابل، برای حکومت افغانستان در قدم نخست یک آغاز دوباره مذاکرات سیاسی است، که به دلایل متعددی از جمله تنش در روابط افغانستان و پاکستان تعطیل بود. حکومت افغانستان به دلیل حمله‌های انتحاری در پایتخت و بزرگ شهرها، حمله‌های سازماندهی شده طالبان بر ولسوالی‌ها و حتا ولایات، گسترش فعالیت‌های تروریستی داعش و فعال بودن نزدیک به 20 گروه‌ی تروریستی در افغانستان؛ در تأمین امنیت ناکام بوده است. گسترش ناامنی‌ها از یک طرف نگرانی مردم را افزایش داده و از جانب دیگر آینده‌ی حکومت وحدت ملی را با چالش‌های اساسی مواجه کرده است. حکومت با درک این‌که شکست دادن گروه‌های تروریستی از طریق جنگ به یک امر ناممکن تبدیل شده است، تلاش دوباره را روی دست گرفته که با جلب همکاری کشورهای منطقه و شرکای کلیدی بین‌المللی‌اش طالبان را از طریق تلاشی‌های سیاسی برای توقف جنگ متقاعد کند.

بنا بر این، نخستین هدف و خواست حکومت افغانستان از پروسه‌ی کابل شروع مجدد تلاش‌های سیاسی است، که بیشتر از یک سال متوقف بود.

تشکیل یک چتر فراگیر سیاسی

تلاش‌های صلح دولت افغانستان در یک دهه‌ی گذشته متعدد و متفرق بوده است. حکومت افغانستان در تمامی روندها، گفت‌وگوها و برنامه‌هایی که هدف شان مذاکره بر سر صلح در افغانستان بوده، اشتراک کرده است. گفت‌وگوهای سه جانبه‌ی (افغانستان، پاکستان و ترکیه و افغانستان، پاکستان وبریتانیا)، مذاکرات دوجانبه و متعدد (افغانستان و پاکستان)، گفتگوهای متفرق در قطر و شماری از کشورهای دیگر عربی، نشست ارومچی، پگواش، همکاری‌های چهارجانبه، پروسه‌ی قلب آسیا و هم‌چنان کنفرانس مسکو؛ از جمله‌ی این تلاش‌های متعدد و متفاوت است که با وجود تمرکز بر صلح و ثبات در افغانستان، روند صلح در افغانستان را پیچیده کرده است.

یکی از هدف‌های اساسی حکومت افغانستان در پروسه‌ی کابل، تشکیل یک چتر فراگیر برای تمامی تلاش‌های صلح خواهی و مذاکرات سیاسی منعطف به این امر بود. فهرست کشورهای دعوت شده که شامل 24 کشور و 3 سازمان مهم بین المللی است، بیانگر این است که هدف افغانستان جمع کردن کشورهای همسایه، منطقه، اسلامی، متحدان کلیدی بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی زیر یک چتر بزرگ سیاسی بود، که از یک طرف پیچیدگی و چنددستگی در تلاش‌های صلح را هم‌دست کند و از جانب دیگر با ایجاد این چتر فراگیر، تعهدهای عملی و همه شمول را نیز در راستای صلح و امنیت افغانستان بدست بیاورد.

فشار بر پاکستان

حکومت افغانستان همواره بدین باور بوده و است که طالبان با حمایت‌های مالی، سیاسی و نطامی پاکستان یک جنگ نیابتی را در افغانستان، علیه دولت پیش می‌برد. پاکستان با پناه دادن سران گروه‌ی طالبان و سایر گروه‌های تروریستی مانند القاعده و حمایت از مرکزهای آموزشی دینی در مناطق قبایلی و سرحدی، بزرگ‌ترین حامی طالبان و برگ‌برنده طالبان در میدان نبردهای رو در رو و انجام فعالیت‌های تروریستی بوده است. از دید حکومت افغانستان بدون حمایت رسمی دولت پاکستان از گروه‌ی طالبان، این گروه قادر به مقاومت در برابر نیروهای امنیتی افغانستان نیست. بنا بر این، حکومت افغانستان تأمین صلح و ختم جنگ در افغانستان را منوط به همکاری پاکستان می‌داند و دیدگاه‌ی غالب در میان سیاست‌مداران افغانستان برای صلح و امنیت، جلب همکاری پاکستان است. سفر 22 گانه‌ی حامد کرزی، رییس جمهور پیشین برای متقاعد کردن پاکستان و سفرهای چند مقام حکومت وحدت ملی از جمله رییس جمهور غنی، به مرکز ارتش پاکستان بیان‌گر این واقعیت است که از دید افغان‌ها کلید اصلی صلح و ناامنی بدست پاکستان است.

بنا بر این، پس از تلاش‌های چند ساله‌ی سیاسی از جانب افغانستان، پاکستان کماکان بر بازی دوگانه‌ی (حمایت اعلامی از دولت و حمایت عملی از طالبان) دوام داده است و حکومت افغانستان در دو سال گذشته روابط دیپلماتیک در سطح بالا با این کشور را به پایین‌ترین سطح ممکن آورده و از سفر مقام‌های بلندپایه‌ پاکستان به افغانستان و متقابلاً از افغانستان به پاکستان جلوگیری کرده است. افغانستان در دوسال گذشته با رویکرد متفاوت‌تر از یک دهه گذشته سعی کرده با کاهش روابط اقتصادی، تجاری، دیپلماتیک و سیاسی میزان تأثیرگذاری پاکستان بر افغانستان را کاهش دهد. توجه‌ی حکومت افغانستان برای راه‌سازی و افزایش معاملات تجاری با کشورهای آسیای میانه، پیوستن به پروژه چابهار در ایران، افتتاح خط آهن از چین و ترکمنستان؛ باعث شده که تأثیرات جغرافیایی و اقتصادی پاکستان بر افغانستان را بکاهد و این کشور را به دلیل وابستگی تجاران سطح پایین‌تر به بازار افغانستان را تحت فشار قرار دهد. اما واقعیت این است که افغانستان به تنهایی توانایی رویارویی با پاکستان و فشار وارد کردن به این کشور را ندارد.

بنا بر این، در کنار این رابطه سرد افغانستان و پاکستان، کابل از روابط دوستانه و سیاسی‌اش با کشورهای منطقه و متحدان کلیدی مانند اتحادیه اروپا و آمریکا، برای فشار آوردن بر پاکستان به عنوان یک دولت حامی تروریزم استفاده کرده است.

پروسه‌ی کابل برای افغانستان یکی از فرصت‌های سیاسی است که پس از تشکیل یک چتر فراگیر فشارهای هماهنگ از جانب اشتراک کنندگان بر پاکستان را افزایش دهد. از دید کابل، صلح واقعی زمانی ممکن می‌شود که این گفت‌وگو با پاکستانی‌ها به نتیجه برسد و اسلام‌آباد در پی صلح در افغانستان باشد. بنا بر این، دولت افغانستان با راه‌اندازی پروسه‌ی کابل در قدم اول سعی می کند که از طریق یک تلاش مشترک سیاسی، پاکستان را وادار به همکاری کند. در قدم دوم، اگر چنان‌که پاکستان تعهد واقعی در این راستا ندهد، این کشور باید تحت فشارهای بیشتر از سوی کشورهای منطقه و متحدان کلیدی افغانستان قرار بگیرد.

حکومت افغانستان در حالی که از طریق کنفرانس‌های متعدد دیگر مانند کنفرانس وارسا، بروکسل، کنفرانس امنیتی مونیخ، شانگهای و پروسه‌ی قلب آسیا؛ در تلاش است حمایت‌های سیاسی از موضع افغانستان را افزایش دهد. هم‌چنان در دور تازه از تلاش‌های سیاسی، کابل در پی آن است که فشارهای سیاسی بر پاکستان را به دلیل حمایت از تروریزم افزایش دهد. یکی دیگر از هدف‌های اساسی “پروسه کابل” ایجاد همبستگی میان کشورهای منطقه و جهان برای صلح در افغانستان است و کابل قطعاً از طریق این پروسه و هماهنگی زیر یک چتر فراگیر، کلید صلح را در پاکستان جستجو خواهد کرد.

نگرانی از تلاش های مسکو

در حالی که هدف‌های کنفرانس “پروسه‌ کابل” هم‌چنان روی ورق مانده است، احتمال ناکامی دوباره‌ی یکی از تلاش‌های سیاسی تازه برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان بالاست. تا هنوز اطمینانی برای حصول نتیجه‌ی که منجر به صلح و قطع جنگ در افغانستان شود، از طریق پروسه‌ی کابل وجود ندارد. اما دولت افغانستان با تعقیب و پی‌گیری محتاطانه‌ی عملکردهای روسیه و شماری از کشورهای دیگر منطقه در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. از دید دولت افغانستان، روسیه و شماری از کشورهای منطقه مانند پاکستان و ایران، از ائتلاف جهانی دولت‌سازی و حمایت قاطعانه از دولت افغانستان خارج شده و به دلایل متعدد در پی شکل‌دهی یک روند تازه سیاسی در افغانستان است. کنفرانس مسکو به دنبال نشر گزارش‌هایی مبنی بر گسترش رابطه‌ی مسکو با طالبان، با همین نگرانی از طریق دولت افغانستان دنبال شد. با وجودی‌که افغانستان در آخرین کنفرانس مسکو نماینده فرستاد، با اشتراک در سطح رییس پالیسی وزارت خارجه نشان داد که تمایلی به رسمیت و حاکمیت این روند بر گفت‌وگوهای صلح ندارد. امریکا با عدم اشتراک در این کنفرانس نشان داد که به عنوان متحد کلیدی افغانستان، نه تنها از آن حمایت می‌کند، بلکه از برگزاری این کنفرانس نگرانی‌های سیاسی و امنیتی نیز دارد. متقابلاً روسیه با وجودی‌که تماس‌ها با گروه‌ی طالبان را صرفاً در راستای تأمین جان اتباعش در افغانستان عنوان کرده، با برگزاری کنفرانس مسکو نشان داد که مانند یک و نیم دهه‌ی گذشته در رخدادهای افغانستان منفعل نیست، بلکه درموضوعات افغانستان فعالانه به دلیل نگرانی‌های امنیتی از حضور داعش، درگیر شده است.

برای کابل که استقبال چندانی از کنفرانس مسکو نکرد، یکی از اهداف اساسی کنفرانس کابل، صلب مشروعیت و توجه از کنفرانس مسکو بود. از دید کابل، کنفرانس مسکو یک روند شفاف برای تأمین صلح نبوده، بلکه یک تلاش سیاسی مرحله‌یی و دوامدار برای به رسمیت شناختن گروه‌ی طالبان است. بنا بر این، پذیرفتن کنفرانس مسکو به عنوان یگانه روند سیاسی فعال برای صلح و ثبات در افغانستان و منطقه، از لحاظ سیاسی ریسک بسیار بالای داشت.

متحدان افغانستان با حمایت از “پروسه کابل” در پی آن است که کنفرانس مسکو و تلاش‌های سیاسی از این دست، از جانب روسیه را تحت تأثیر قرار بدهد و مدیریت تلاش‌های سیاسی هم‌چنان در اختیار کابل و متحدان اصلی‌اش باقی بماند. به همین دلیل شرکت متحدان جهانی افغانستان در این کنفرانس چشم‌گیر و استقبال از کنفرانس از جانب این متحدان به مراتب بیشتر از کشور های منطقه بود. کابل و متحدان بین المللی‌اش سعی دارند به جلب توجه و حمایت وسیع از پروسه‌ی کابل، روند سیاسی مسکو را متوقف و یا در حاشیه نگهدارد.

نتیجه: دوام پروسه‌ی کابل در میان اختلافات روز افزون داخلی و بیرونی

پروسه‌ی کابل که نخستین نشست آن در ششم جون در کابل برگزار شد، اهداف بالا را دنبال می کند و تکیه‌گاه‌ی اصلی این روند، حمایت وسیع متحدان کلیدی افغانستان مانند سازمان ملل متحد، ناتو، اتحادیه اروپا، امریکا، بریتانیا، فرانسه، کانادا، استرالیا، جاپان، هند و شماری دیگر از کشورهای منطقه می‌باشد.

با وجود اهدافی که دولت افغانستان از طریق روند کابل در پی آن است، چالش‌های این کنفرانس و دست یافتن به یک نتیجه‌ی عملی نیز کم نیستند.

نخستین چالش اختلافات رو به افزایش داخلی است. در حالی‌که دولت افغانستان در تدارک برگزاری اولین نشست “پروسه کابل” بود، تقابل سیاسی میان گروه‌های سیاسی و قومی به بالاترین سطح رسیده است و وزیر خارجه افغانستان یک روز قبل از برگزاری این کنفرانس خواهان برکناری مشاور امنیت ملی، رییس جمهور و مسئولان نهادهای امنیتی شد. هزاران نفر در کابل و شماری از ولایات دیگر، با راه‌اندازی اعتراض‌ها از ناکامی‌های دولت در امر تأمین امنیت اعتراض دارند و تقسیم قدرت بر اساس تعلقات قومی، اختلافات داخلی را افزایش داده است. این اختلافات به جایی رسیده است که وزیر خارجه افغانستان در کنفرانس پروسه‌ی کابل شرکت نکرد و اختلافات تا هنوز با قوت خود باقی است.

در همین حال طالبان و گروه‌های تروریستی دیگر مانند داعش، با راه‌اندازی حملات انتحاری و جنگ‌های رو در رو، فشارهای نطامی بر دولت را افزایش داده و حکومت افزون بر اختلافات سیاسی داخلی با یک چالش واقعی امنیتی از جانب گروه‌های تروریستی نیز مواجه است.

از جانب دیگر، همبستگی و اتحاد کلان کشورهای منطقه و جامعه جهانی در سال‌های اخیر در هم شکسته است و یک استراتژی واحد عملی برای تقویت دولت به عنوان یگانه قدرت مشروع در افغانستان وجود ندارد. تلاش‌های سیاسی بیرونی و واقعیت‌های جنگ در داخل افغانستان کم کم در استراتژی واحد حمایت از دولت مرکزی خدشه وارد کرده است. احتمالاً تفاوت دیدگاه و منافع کشورهای همسایه، منطقه و جهان؛ دسترسی به صلح و امنیت به عنوان کلیدی‌ترین خواست و هدف کنفرانس کابل را متأثر و حتا به ناکامی مواجه کند.

ذکی دریابی

You Might Also Like

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>