گفتگو حول «اهمیت همگرایی منطقه ای برای حل بحران افغانستان» در کنفرانس دوشنبه

روز 20 نوابر سال جاری دومین کنفرانس بین المللی «بحران سیاسی و قومیتی در افغانستان. چالش ها و فرصت ها برای کشورهای منطقه» توسط دو مرکز «لف گومیلیف» در مسکو (روسیه) و بنیاد اجتماعی «گفتگوی تمدنها» (تاجیکستان) برگزار شد. در این کنفرانس کارشناسان و نمایندگان نهادهای دیپلماتیک و همچنین نمایندگان سازمان های وابسته به حکومت روسیه، افغانستان و تاجیکستان حضور داشتند.

پروفسور ابراهیم عثمان مشاور سابق رییس جمهور، عضو کمیسیون صلح اقوام، مدیر بنیاد اجتماعی «گفتگوی تمدنها» در مرکز مطالعات راهبری وابسته به دفتر ریاست جمهوری تاجیکستان به ایراد سخن پرداخت. پروفسور عثمان نگرانی خود را نسبت به وضعیت افغانستان بیان کرده و بر اهمیت برگزاری این برنامه در تاجیکستان که محافل کارشناسی آن در مشکلات کشور همسایه بیشترین حضور را دارند، تاکید کرد.

زلمی مجددی نماینده مجلس از استان بدخشان و رییس سابق بخش ویژه مدیریت امنیت ملی افغانستان در بیانات خود از کشورهای منطقه، روسیه، چین، ایران، هند و ترکیه دعوت کرد که توان خود را برای مبارزه با تروریسم در افغانستان با هم متحد سازند.

وی همچنین تاکید کرد: «جنگی که امروز در افغانستان شاهد هستیم، عواقب طولانی در افغانستان و حتی کشورهای منطقه آسیای مرکزی خواهد داشت. متاسفانه، کشورهایی که علنا در حال مبارزه با تروریسم هستند، در پشت پرده به حمایت از گروهک های تروریستی همچون داعش و طالبان مشغولند و اهداف سیاسی و اقتصادی خود را دنبال می کنند. در افغانستان هیچ زمینه ای برای حضور نظامی دول غربی وجود ندارد و تنها هدف آنها کسب منافع اقتصادی می باشد.

نیروهای ناتو 16 سال در افغانستان حضور داشته اند، اما این کشور نه تنها رشد و شکوفایی نداشته، بلکه در امر مبارزه با تروریسم نیز موفق نبوده است. ناتو به روشهای نظامی و خشونت آمیز نمی تواند صلح را در افغانستان برقرار کند. آنها نه در عراق و نه در سوریه نتوانستند به اهداف خود دست پیدا کنند. بدون کمک روسیه و ایران، به سختی می توانستند افراطی گرایی را در سوریه نابود کنند. جامعه جهانی باید توان خود را متحد کرده و اقداماتش را با هم هماهنگ سازد، تنها با این روش می توان بر تروریسم جهانی پیروز شد. سهم هر کشور در پروسه برقراری صلح و فراهم ساختن زمینه رشد اقتصادی افغانستان بسیار اهمیت دارد و تاجیکستان نیز همچون روسیه یا امریکا می تواند بر شرایط تاثیر بگذارد.

بایستی در وهله اول، ملاقات مقامات کشورهای آسیای مرکزی، روسیه، چین، ترکیه و ایران را در منطقه به صورت منظم درآورده و هر کشور بخشی از مسئولیت ها را برای آنچه که در افغانستان رخ می دهد، به عهده بگیرند. این کشورها باید پیش قدم شوند. در غیر اینصورت، کشورهای منطقه از سوی هزاران شبه نظامی داعش که امروز مناطق کوهستانی بدخشان افغانستان را دستخوش ناامنی کرده اند، مورد تهدید قرار خواهند گرفت. حامیان تروریسم قصد دارند از این گروهک ها علیه همسایگان ما استفاده کنند، به همین خاطر همسایگان ما نباید نسبت به حوادث افغانستان بی تفاوت باشند.

دوم اینکه، همسایگان ما از جمله روسیه، چین، ترکیه و ایران باید بر اسلام آباد فشار سیاسی وارد کنند تا پاکستان دست از دخالت در امور داخلی افغانستان بردارد».

پاول زریف اللین رییس مرکز لف گومیلیف نیز در سخنان خود توجه همه را به دو مشکل اصلی افغانستان جلب کرد؛ مشکل وابستگی اقتصادی افغانستان به تولید مواد مخدر و تنش های سیاسی حاصل از انتخابات آتی.

وی در ادامه توضیح داد: «در روسیه دو بدبختی در جامعه وجود دارد: احمق ها و جاده ها، در افغانستان هم از فهرست بلند «بدبختی ها» باید دو مشکل اصلی یعنی موادمخدر و انتخابات را حل کرد.

طبق آمار دفتر دیده بانی سازمان ملل در مواد مخدر و جرم و جنایت که از سال 1994 هر ساله شرایط را رصد می کند، سال 2017 تولید مواد مخدر در افغانستان رکورد شکست. امسال برای کشت خشخاش 328000 هکتار زمین بکار گرفته شد که تقریبا از رکورد قبلی یعنی سال 2014 بیشتر است.

امسال در 24 ولایت از 34 ولایت افغانستان به کشت خشخاش پرداختند، در حالی که سال 2016، تنها 21 ولایت کشت خشخاش داشتند.

سرمایه گذاری انبوه کشورهای غربی در پروژه های مبارزه با تولید مواد مخدر نتیجه معکوس داده است. به عنوان مثال، طی 10 سال گذشته در استان «هیلمند» که منطقه کشت خشخاش است، دو کشور امریکا و بریتانیا بین 12 تا 18 میلیون دلار در سال برای پروژه هایی سرمایه گذاری کردند که می توانست کاشت خشخاش را به سرعت کم کند. این سرمایه گذاری به امید کم شدن حمایت های مالی از طالبان بود. اما فرهنگ کشت خشخاش در مناطقی که قبلا خشخاش کشت نمی شد نیز توسعه یافت و برنامه مرحله به مرحله کاهش مواد مخدر که از سال 2011 آغاز شده را با شکست روبرو کرد.

دلایل زیادی برای تقویت اقتصاد «خشخاشی» در افغانستان وجود دارد که در وهله اول به خاطر بی ثباتی سیاسی، عدم کنترل دولت بر بخش های زیادی از کشور، عدم توجه به مردم کشور و فساد در ساختار دولت است. با افزایش تولید تریاک در ولایات مختلف، نارضایتی از حکومت بیشتر می شود، زیرا کنترل مجدد حکومت با ممنوعیت کشت خشخاش همراه خواهد شد و مردم ولایات را به زیر خط فقر می کشاند.

سال 2018 انتخابات مجلس و انتخابات در شوراهای ولایات را در پیش داریم. انتخابات ریاست جمهوری باید سال 2019 برگزار شود. همین مساله کشور را دچار تنش می کند و آماده کردن شرایط برای انتخابات سخت تر می شود.

چندی پیش شورای اپوزیسیون که در مخالفت با دولت تشکیل شده و نمایندگان تمامی تشکلات سیاسی و نزدیک به سیاست در آن حضور دارند، خواستار تغییر کامل اعضای کمیسیون انتخابات شده است. همین مساله برگزاری انتخابات در زمان تعیین شده را غیرممکن می کند.

پیشبینی ما این است که افزایش تولید مواد مخدر و شدت گرفتن جریان های اپوزیسیون به خشونت بیشتر و درگیری های وسیع تر در سال 2018 می انجامد و نهادهای سیاسی کشور را فلج کرده، به سمت کودتای نظامی می کشاند و بی شک آشوب و بی نظمی فراگیر خواهد شد. سال 2018 بازار هروئین دنیا رونق خواهد گرفت، قیمت ها پایین می آیند و تمایل به مصرف در سطح جهان افزایش پیدا می کند.

در این شرایط فقط برگزاری یک انتخابات عادلانه و سرکار آمدن حکومتی فارغ از فساد ساختاری و همچنین رونق گرفتن اقتصاد غیرخشخاشی با مشارکت کشورهای منطقه می تواند حمایت های مالی و تسلیحاتی از گروهک های تروریستی را کاهش داده و کشور را از بحران خارج کند. با این حال، انتخاب رهبر صالح و از بین بردن آرام آرام فرهنگ کشت خشخاش در کشور دو موضوع مبهم هستند».

عمر نثار مدیر مرکز روسی مطالعات افغانستان امروز در سخنان خود از عوامل اصلی و تاثیر گذار بر تداوم بحران افغانستان نام برده، توسعه حوادث در دو محور سیاسی – نظامی و اجتماعی – اقتصادی را به سه مرحله تقسیم بندی و بر همگرایی منطقه ای تاکید کرد.

چرا نقشه راه کنفرانس بُن نتیجه مورد انتظار را به همراه نداشت؟ از نظر من، مولفین غربی استراتژی افغانستان اطمینان داشتند که اگر در افغانستان قانون اساسی و نهادهای دولتی عملکرد موثر داشته باشند، ریس جمهور و اعضای پارلمان انتخاب می شوند، جامعه بوجود می آید و به در ادامه به طور اتوماتیک تمامی مشکلات از جمله مشکلات امنیت و اقتصاد و غیره هم حل می شوند.

امروز برای همه روشن است که آنها در استراتژی خود نه آداب و رسوم افغانستان را در نظر گرفته بودند و نه پیچیدگی های ساختار قومیتی در این کشور.

راهکارهای ایران، چین، هند و روسیه در رابطه با افغانستان کاملا متفاوت هستند. به همین خاطر، من از ایده برگزاری کنفرانس منطقه ای و تدوین راهکار واحد نسبت به مشکلات افغانستان در سطح منطقه با احتساب قدرت های سیاسی (مجاهدین و تکنوکرات ها) در خود افغانستان موافق هستم و در عین حال بایستی عامل قومی قبیله ای را در پروسه سیاسی و موضوع بازگشت کشور به افغانستان محافظه کار را در نظر گرفت.

در زندگی روزمره بین اقوام مختلف افغانستان اختلاف وجود ندارد، اما از سال 2001 اختلافات قومی از لایه مردم عامه به لایه سیاسی رسید. سیاستمداران افغانستان در انتخابات با کارت های قومی خود وارد شدند، زیرا این ابزار موثر بود. به همین خاطر در آینده نزدیک عامل قومی – قبیله ای در زندگی سیاسی کشور بیشتر خواهد شد».

فهیم کوهدمانی کارشناس افغان با توجه به گذشته تاریخی افغانستان خاطر نشان کرد که علیرغم وجود بیش از 14 قومیت در کشور، تا همین چندی پیش، اختلافات قومی و بویژه اختلافات مذهبی بین مردم رخ نمی داد. اما در دو سال گذشته با حضور نیروهای داعش در کشور، تعداد انفجارها در مساجد شیعیان و فشار از سوی شبه نظامیان داعش بر افغان ها بویژه بر مردم هزاره شدت گرفته است. ظاهرا، اختلاف مذهبی یکی از اهداف اصلی حامیان تروریسم بوده است.

وی در ادامه می گوید: «در زمان جنگ با طالبان اولین تلاش ها برای کاشتن تخم نفاق مذهبی صورت گرفت، اما این توطئه علیرغم حمایت قوی طالبان از خارج کشور خنثی شد، زیرا در چند ائتلاف شمالی کشور نمایندگان همه اقوام افغانستان حضور داشتند. شاید اگر احمد شاه مسعود رهبر ائتلاف شمالی در سال 2001 کشته نمی شد، امروز ما شاهد افغانستانی دیگر بودیم.

ما باید در صلح و دوستی زندگی کنیم و روابط حسنه ای با سایر کشورها داشته باشیم. ما می خواهیم که دیگر کشورها با ما مثل متحد خود رفتار کنند و در مبارزه با گروهک های تروریستی از ما حمایت کنند. زیرا اگر تنش ها و اختلافات قومیتی شدت بگیرد، جنگ تمام منطقه را خواهد بلعید».

آلگ شیشکین کارشناس تاریخ از روسیه تحت عنوان «افغانستان در گزارشات دیپلمات ها و نظامیان روس در لحظه ایجاد خط دوراند» به ایراد سخن پرداخته و حوادث امروز را با نیمه دوم قرن نوزده – دوران حکومت عبدالرحمان خان امیر افغانستان به مقایسه گذاشت.

وی در ادامه توضیح داد: «یادی کنیم از سرنوشت غم انگیز امیر عبدالرحمان خان که به خواستار روابط دوستانه دیپلماتیک با امپراطوری روسیه بود و اقدامات او با جزئیات در اسناد آرشیوی حفظ شده است.

عبدالرحمان باید به هر نحوی با انگلیسی هایی که در خاک کشورش حضور داشتند همکاری می کرد. گزینه های پیشنهادی انگلیس ها برای توسعه حوادث باب میل امیرعبدالرحمان خان نبود، زیرا حکومت تحت نظارتش، تجزیه می شد.

پیام اصلی دولت انگلیس این بود که امیر عبدالرحمان خان باید با وزیر هند (مستعمره بریتانیا) همکاری کند. در همان زمان بخشی از هند جزو افغانستان بود.

امیر عبدالرحمان خان با قاطعیتی که در ذاتش بود و بدون هیچ تردیدی سعی داشت از مذاکره با فرماندار هند (مستعمره بریتانیا) و وزیر این کشور دوری کرده و خواستار مذاکره با دستگاه امپراطوری و پادشاه انگلیس بود تا رابطه ای تمام عیار با کشور اشغالگر برقرار کند.

امروز افغانستان دوره سختی را در تاریخ خود پشت سر می گذارد و این دوره به اندازه کافی طولانی شده است. می خواهم بگویم که رهبران افغانستان در تعاملات خود با کسانی که صدایشان را روی افغانستان بلند می کنند، باید به گذشته تاریخی خود رجوع کند و اشتباهات قبلی را تکرار نکند، اما قبل از هرچیز باید سنت پیشین قاطعیت و اصل عدم تزلزل را از سر بگیرد، یعنی همان رفتاری که امیرعبدالرحمان خان از خود نشان می داد».

عبدالنبی ستارزاده استاد تاجیک و دکترای زبانشناسی سخنان خود را با اظهار تاسف به خاطر وضعیت کنونی افغانستان آغاز کرد.

دلایل بسیاری باعث شده اند که افغانستان امروز به این وضعیت اسفبار دچار شود. اما از بین تمام این دلایل، می توان به گسترش نفوذ طالبان از جنوب در سراسر افغانستان و تقویت خود در مرزهای شمالی و همچنین ظهور شبه نظامیان داعش اشاره کرد».

وی در ادامه گفت: «بسیاری افراد، حتی مردم افغان می خواهند اهمیت حضور شبه نظامیان داعش در خاک افغانستان را کم جلوه بدهند. اینها تصور می کنند که داعش چیزی شبیه به طالبان است که پرچم سفید را به سیاه تغییر داده. در حال اضر گروهک های زیادی در اعتراض به دولت تشکیل شده اند که همه برای سهولت آنها را عناصر ضددولتی یا «طالبان» می نامند.

در خصوص پیشنهادها برای عادی سازی شرایط در افغانستان که در جلسات رایزنی بین المللی و از جمله در جلسه رایزنی با موضوع مشکلات افغانستان در فرمت شش جانبع با حضور روسیه، افغانستان، پاکستان، چین، ایران و هند، در فرمت چهارجانبه با حضور نمایندگان چین، امریکا، پاکستان و افغانستان و همچنین در چارچوب پروسه کابل مطرح شده اند، باید گفت که هیچ یک از آنها اجرا نشده اند و به شروع مذاکرات بین طالبان و دولت ختم نشده اند. دلیلش همین عبارت دهان پرکن «طالبان» برای تشکل های خودمختار دزد و راهزن است که رهبری واحد ندارند و حتی برنامه سیاسی واحدی نیز ندارند و فقط با سفارش حامیانشان کار می کنند.

تا زمانی که این حامیان پشت میز مذاکره با دولت افغانستان ننشینند و بین خود به توافق نرسند، وضعیت در افغانستان تغییر نخواهد کرد. با شروع مذاکره بین آنها، باقی مسائل و حتی ساختار سیاسی و توسعه اقتصادی افغانستان به خودی خود حل می شوند».

پروفسور عثمان از شرکت کنندگان در این کنفرانس تشکر کرده، به سخنرانان و مهمانان برنامه اطمینان داد که این قبیل دیدارها در آینده ثمرات مثبتی خواهند داشت، گزینه هایی برای حل و فصل مشکلات در افغانستان طرح خواهند شد و به مرحله عمل درخواهند آمد.

سخنرانان و مهمانان پس از اتمام برنامه در طول ضیافتی که از سوی برگزارکنندگان کنفرانس ترتیب داده شده بود، به ادامه گفتگوها پرداختند.

مدیر مطبوعاتی مرکز لف گومیلیف در افغانستان

You Might Also Like

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>