علمای افغانستان: طرفین جنگ آتش بس اعلام کنند

صدها نفر از علمای دینی از سراسر افغانستان امروز دوشنبه ۱۴ جوزا/خرداد در کابل جمع آمده و فتوایی در مورد جنگ این کشور صادر کردند.

در این فتوا با بیان شماری از آیات قرآن و احادیث آمده که جنگ جاری افغانستان ناجایز و ناروا است و هیج دلیل شرعی ندارد.

خدابخش محسنی، عضو شورای سرتاسری علما که فتوای صادر شده را می‌خواند، گفت: “ما به توقف هر چه سریعتر جنگ در افغانستان فتوا می‌دهیم و خطاب ما هم به دولت است و هم برای کسانی که مدت‌های دراز است که در مقابل دولت می‌جنگند.”

او افزود که انتحار در اسلام حرام است و گناه کبیره محسوب می‌شود.

در این فتوا از طالبان خواسته شد به درخواست بی‌قید و شرط حکومت افغانستان برای گفت‌وگوهای صلح پاسخ مثبت بدهند.

جلوگیری از واردات، تولید و استفاده دخانیات و مشروبات الکلی، مبارزه با انواع فساد و تبعیض و تفرقه افگنی از دیگر موارد فتوای امروزی بود.

Read More...

چین مجسمه بودا را که طالبان در افغانستان تخریب کردند بازسازی می‌کند

لیوجین سانگ، سفیر چین، در کابل روز چهارشنبه ۱۷ ژانویه اعلام کرد که کشورش مجسمه بودا در بامیان را ترمیم می‌ کند.

بر اساس خبرنامه دفتر رسانه‌ای معاونت دوم ریاست اجراییه افغانستان، لیوجین سانگ، سفیر چین در کابل گفته است: «در کنار همکاری‌های اقتصادی، فرهنگی و علمی با مردم افغانستان، می‌خواهیم با تلاش جهت ترمیم و بازسازی مجسمه بودا در بامیان و کمک به دانشگاه این ولایت، فصل جدیدی از روابط میان دو کشور گشوده گردد».

مجسمه‌های بودای بامیان در سال ۲۰۰۱، توسط گروه طالبان با فتوای ملا عمر، رهبر این گروه، تخریب شد.

Read More...

ترجمه «ساکایی های نو» اثر پاول ظریفولین به زبان فارسی

حضرت وهریز مترجم و روزنامه نگار مشهور افغانستان که در حال حاضر در کانادا اقامت دارد، کتاب «ساکایی های نو» اثر پاول ظریفولین نویسنده و کارشناس حوزه قوم شناسی را به زبان فارسی برگردانده است. ترجمه این کتاب به زودی در کشورهای افغانستان و ایران منتشر خواهد شد. حضرت وهریز آثار زیادی را از زبان روسی به فارسی در کشورهای فارسی زبان انجام داده است، از آن جمله آثاری از چنگیز آیتماتوف، آننا آخماتوا، سوتلانا الکسییویچ و حتی «از مسکو تا پیتوشکی» ونیدیکت یروفییف. کتاب «از مسکو تا پیتوشکی» منظومه ونیدیکت یروفییف به لطف ترجمه روان حضرت وهریز در محافل روشنفکران و زیبایی شناسان کابل و تهران به خوبی شناخته شده است. حضرت وهریز دلیل انتخاب این اثر علمی ظریفولین، توجه به ساکایی ها و میراث گومیلیوف را در پورتال بنیاد گومیلیوف چنین شرح داده است.

ساکایی های نو- آخرین کتابی که ترجمه کرده ام.

کار سختی بود ترجمه ی «ساکایی های نو». آخرین کتابی که امروز تمام کردم. به این لحاظ سخت که برای ترجمه ی آن باید افسانه ها و اسطوره های قریب تمام دنیا را مطالعه می کردم. یا حد اقل خود را باخبر می ساختم که چنین چیزهایی هم در دنیا وجود دارند. کار مترجم سخت تر می شود وقتی نویسنده متن های فراوانی را می شناسد. به زبان های متعددی تسلط دارد، فراوان دنیا را دیده است و تمام این اطلاعات و آگاهی به صورت طبیعی در متنی که می نویسد منتقل می شود و توی مترجم باید تقلا کنی اینهمه را درک کنی و برای بیانش زبان مناسب را در فارسی بیابی.
 دشواری ترجمه تنها به این محدود نمی شد. من بیشتر مترجم ادبی هستم و این کتاب، با آن که در آن شعرهای نیکلای گومیلیُف، کلیویف، یسه نین، خلبنیکُف و… بود، باز هم کتاب ادبی نبود. این کتاب بیان نامه نوعی جهانبینی جدیدی است که می خواهد مسیر دیگری غیر از خردگرایی یونانی، غیر از دنیامحوری کنفوسیوس و (بنابرین بازهم خردگرا) را پیشنهاد کند. تدوین نگاه پیشاخردگرایی بشر (و یا موازی با آن) به عنوان راهی بدیل برای جامعه انسانی، مستلزم تهور فراوانی است که پاول ظریفولین، رییس مرکز لِو گومیلیُف در خود یافته است و در کتابش ساکایی های نو Новые Скифы تعریف کرده است. 
وقتی سهراب غیرت عزیز، این نویسنده را به من معرفی کرد و گفت، رییس مرکز لِو گومیلُیف است، برای ابراز آمادگی به ترجمه ی کتاب تردید نکردم:


Read More...

از کار در ارتش شوروی تا پاسبانی از موزیم جهاد افغانستان

این گزارش، روایت زندگی یک سرباز سابق ارتش شوروی است که پس از گذشت ۳۱ سال، میل بازگشت به کشورش را ندارد، کسی که از خانم اول افغان خود، پدر یک دختر پانزده‌ساله شده و پس از درگذشت خانم نخستش، چهار سال است که با یک زن دیگر افغان ازدواج کرده است.

دست‌هایش می‌لرزد، بیماری‌اش ناشی از گلوله‎ای‎است که سال‌ها قبل به پیشانی‌اش برخورد کرد. از روسیه تنها می‌داند که خانه‌اش در نزدیکی رود ولگا در شهر مسکو بوده و از زبان روسی تنها چند کلمه پرکاربرد به‌خاطرش مانده است.

پدرش اصالتا روس و مادرش اوکراینی بوده، ولی خودش در سمرقند ازبیکستان زمانی‌که پدرش آن‌جا ماموریت نظامی داشت، به‌دنیا آمد. شاراپوویچ هیچ‌یک از اقوام خود را به‌خاطر نمی‌آورد و گمان می‌برد در ترکیب یک هیات روسی، چند سال پیش، یکی از کسانی که به هرات آمده بود، برادرش بوده است.

از زمانی که «خاکیموف باخرتدین شاراپوویچ» در سال ۱۹۸۵ میلادی در چوکات ارتش شوروی، علیه مجاهدین در افغانستان می‌جنگید، ۳۱ سال می‌گذرد، درست زمانی‌که او پس از سه سال خدمت در ارتش شوروی، در ولسوالی شیندند در جنوب هرات، دو مرمی کلاشینکوف از سوی مجاهدین وقت به بدن او شلیک شده بود. مرمی نخست به سر شاراپوویچ اصابت کرده بود و مرمی دوم به پایش.

Read More...

افغانستان موزه ای از نژادها با رسم و رواج های مختلف

افغانستان کشوریست دارای تاریخ ‍۵ هزار ساله و گروه‌های قومی متعدد در آن زندگی می کند که برخی از این اقوام تا هنوز هم بصورت دقیق ناشناخته باقی مانده است. البته مردم شناسان تلاش‌های زیادی کرده اند و نتایج خوبی را در این زمینه به دسترس علاقمندان قرار داده اند که ازمجموع مردم شناسان «اروین، اورال» و همکارانش، ۵۵ قوم را در افغانستان شناسایی کرده‌اند.

این کشور باستانی در حال حاضر ۳۴ ولایت دارد که هر ولایت رسم و رواج های مختلف خود را دارند در بخش اول میخواهم رسم و رواج مراسم خواستگاری و عروسی را در شهر کابل را برای خواننده گان معرفی کنم.

از گذشته های دورمراسم خواستگاری در شهر کابل معمولاٌ بدین ترتیب انجام می شد که مادر خانواده برای پسر جوان خویش درصدد پیدا کردن دختری مورد پسند بود. دختر خوب کسی است که باید اطاعت به فامیل داماد داشته باشد، دارای اخلاق خوب، گذشته نیک وفامیل نیک نام داشته باشند و پس از مدتی که مادر داماد با همکاری زنان اقوام خویش دختر مورد پسند خویش پیدا می کردند به همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد برای دیدن دخترمورد نظر به خانه او میرفتند و قسمی وانمود می‌کردند که مهمانی آمده ‌اند. دختر بعد از مدتی با آوردن چای وارد اتاق می‌شد و چای را به آن‌ها تعارف می‌کرد و پس‌ازآن به کناری می‌نشست. در این هنگام یکی از خواستگاران که از همه با تجربه‌ تر بود به بهانه‌های مختلف به‌طرف دختر رفته و چادر دختر را کنار زده دستی به سر وی می‌کشید و موهای دختر را جابجا می‌کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل نباشد و موهای وی ساختگی نباشد. بعد از مطمئن شدن از موها، شروع می‌کرد به بو کردن دهان و زیر بغل و خلاصه تمامی بدن دختر که خدای‌ناکرده بوی بد ندهد. پس از انجام این کار ها اگر دختر موردپسند واقع ‌می شد به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می‌کردند و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می‌دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می‌کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می‌داشت.

Read More...

ایتنو ترینیگ (قوم‌ کار آموزی) «صلح در افغانستان» در مسکو برگزار شد

بتاریخ 23 اپریل در مرکز لیف گومیلیوف در مسکو در چارچوب پروژه «هند سفید» ایتنوترینیگ تحت نام “صلح در افغانستان” برگزار شد.
وضیعت امروزی در افغانستان فاجعه‌بار است. جامعه متفرق شده، فساد اداری میان مقامات و مدیران نیرو‌های امنیتی، فقر و بیکاری، رشد مداوم افراط‌گرایی و قاچاق مواد مخدر به اوج خود رسیده است. این کار آموزی به هدف پیدا کردن پاسخ‌ها به پرسش‌های “ابدی” چرا این همه رخ میدهد؟ کی مقصر است؟ و چی باید کرد؟ به راه انداخته شده بود.

در جستجوی رابطه علت و معلول معمولاً مقبول هست که بر روی دانش رسمی علمی، حقایق و اطلاعات تمرکز کرد. اطلاعات در مورد وضعیت آسیای مرکزی در رسانه‌ها بمقدار فراوان است اما این تنها بیان حقایق موجود و تلاش پیش‌بینی بر اساس مقدار اطلاعات داده شده است.
اشتراک کنندگان در جستجوی خود برای پاسخ‌ها در قالب نقش‌گزاری که از آن در مشاوره کسب و کار در جهان بطور گسترده کار گرفته می شود به دانش ضمنی غیر رسمی و پدیده مورفوژنیتیک مراجعه کردند.

تکنیک های که در طول پروسه کار آموزی مورد استفاده قرار گرفتند به نوبه خود توسعه کارشناسان مرکز لیف گومیلیوف بر اساس تجربه عملی کار روانی با جوانان از کشور‌های مختلف جماهر شوروی سابق است. این تجربه خود بر اساس کار با هویت شخصی در بعد قومی، مذهبی، ارضی و وابستگی خانوادگی تهداب‌گزاری شده است.

Read More...

حضور مصرفی زنان در حکومت افغانستان

روز جهانی زن، یکی از مناسبت‌های مهم انسانی در تقویم سازمان ملل متحد است. گرامی‌داشت از این روز به معنای احترام‌گذاشتن به جایگاه انسانی زنان در زندگی جمعی است.

در افغانستان نیز در سال‌های اخیر، نکوداشت از روز جهانی زن، امری معمول بوده است. اگرچه بسیاری از کشورهای اسلامی به دلایل و انگیزه‌های ایدئولوژیک با روز زن و به‌صورت مشخص آرمان‌های جنبش زنان میانه‌ای ندارند، اما با وصف این نهادها و انجمن‌های زنان تلاش‌کرده‌اند تا از این روز به‌مثابه فرصتی برای بیان خواست‌ها و آرمان‌های خویش استفاده کنند. از این منظر، هشت مارچ فرصتی برای یادآوری است؛ یادآروی بیداد و حق‌کشی که بر بیش از نیم جمعیت یک کشور تحمیل می‌شود. به بهانه روز جهانی زن، یادآوری چند نکته ضروری است:

اول: وضعیت زندگی زنان را نمی‌توان به‌سادگی از وضعیت عمومی جامعه تفکیک کرد. آنچه در کشور می‌گذرد، به اشکال گوناگون زندگی زنان را نیز متأثر می‌سازد. جنگ، ناامنی، عقب‌ماندگی و انحطاط، فقر و بیکاری، اعتیاد، جرایم سازمان‌یافته، کیفیت بسیار نازل خدمات بهداشتی و آموزشی و مسایلی مانند این، زن و مرد نمی‌شناسند. هرکسی در چنین وضعیتی به نوعی قربانی است. با این وجود نباید از این واقعیت غفلت کنیم که زنان ستم و بیداد دوچندان و مضاعف را تحمل می‌کنند. در کنار مسایل عمومی، زنان مسایل، دشواری‌ها و مشکلات خاص خود را نیز دارند؛ مسایل و مشکلاتی که ریشه‌های زیستی و بیولوژیک دارند. نکبت زن‌بودن در جامعه و فرهنگ امروز افغانستان، بر کسی پوشیده نیست. بنابراین تکرار آن‌ها، تغییر چندانی در وضع موجود ایجاد نخواهد کرد. در جامعه افغانستان قرن‌هاست که تبعیض ساختاری سلطۀ نیرومند و قوی دارد. تبعیض‌ ساختاری در تجربۀ تمام جوامع، تنها از طریق دگرگونی‌های ساختاری ممکن است کاهش یابد. وقتی ساختار جامعه ناانسانی است، تلاش برای بهبود وضعیت زنان در حوزه‌های فراساختاری، امری بیهوده است؛ چون از ساختارهایی که بر بنیاد بیداد و بیگانگی با عدالت و انصاف شکل‌ گرفته‌اند، نمی‌توان انتظار داشت که چیزی غیر از تبعیض ساختاری را بر زنان و دیگر گروه‌های آسیب‌پذیر تحمیل کنند.

Read More...

افغانستان می‌ تواند به بنیه‌ هاى فرهنگى بپردازد؟

جوامع سنتى در افغانستان کماکان با خلأهاى آسیب‌پذیر دچار بوده‌اند که موجب ایجاد درزهاى خطرناکى شده است.

پیامدهاى ناگوار آن را در روان نسل جدید می‌توان یافت. وقتى مسایلى چون سلطه فکرى، سیاسى، اقتصادى و اجتماعى در جامعه ما مطرح بوده، بى‌درنگ با رگ حساس جامعه بازى صورت گرفته که همانا فرهنگ ماست. اشغال افغانستان در مقاطع مختلف تاریخ توسط اجانب گاهى با طرح‌هاى پیچیده و بعضاً با حرکات بسا ساده تحقق یافته است.

در جامعه ما از معلول‌هاى حساس در جهت ذهنیت‌دادن به اقشار مختلف استفاده اعظمى صورت گرفته است، تا این‌گونه ‌استفاده‌ها بتواند در خصوص تحقق اهداف مختلف اشغالگران کارا باشد. فرمول پیچیده‌اى وجود ندارد که سرنخ عوامل بدبختى را در هاله‌اى از ابهام قرار دهد؛ بلکه با توجه به پدیده‌هایی چون غیرت، شهامت، مردانگى، وفا، تعهد، مهمان‌نوازى، دین‌دارى، صبر و… که زاده عرف بومى این مردم‌اند، و با مطالعه دقیق ‌این اصول فرهنگى، نکات آسیب‌پذیر را به آسانى می‌توان ریشه‌یابى کرد. مهم‌تر از همه، پس از این‌که عوامل‌ مؤثر بر پدیده‌هاى یاد‌شده جنبه عملى را در یک طرح می‌گیرند، حفظ بقاى این روش نیاز به توجیه دارد که ترویج این کار در یک جامعه سنتى زیاد مشکل نیست؛ زیرا جوامع سنتى سعى نمی‌کنند ‌مسایلى را که پیش‌پا‌افتاده به نظر می‌رسند، جست‌وجو کنند.

این در حالی است که اکثر این‌گونه موارد‌ از قبل پلان‌شده، سطحى جلوه داده می‌شوند تا جامعه عکس‌العمل نشان ندهد.

البته با کسب ذکاوت سیاسى مردم، نحوه تسلط بر اذهان جامعه تغییر کرده است. اگر در گذشته برده‌گیرى علناً وجود داشت، امروز این مورد تنها در افکار عامه مطرح است. اگر در گذشته با خنجر و نیزه جنگ می‌شد، امروز با ابزار فکرى این جنگ ادامه دارد. یکى از عوامل مهم در رکود فرهنگ، نگهداشت وضعیت شکننده نظام‌ها تلقى می‌شو‌د.

نظام‌هاى دموکراتیک می‌توانند در انتهاى تشنج‌هاى فزیکى، بر بقاى روانى تمرکز کنند تا باعث رشد و حفظ فرهنگ شود. افغانستان کشوری است که تقریباً در هر‌نظام سعى شده ‌ارزش‌هاى فکرى را ارج بگذارد که خود ‌نوعی تهدید علیه آن‌هایى است که خواسته‌اند نفوذ خود را در این جامعه داشته باشند.

Read More...

مرکز فرهنگی گومیلف و کابل جان، نوروز را در مسکو جشن می گیرند

اندیشه تجلیل از نوروز، ریشه در تاریخ کهن دارد. هرچند از پیشینه تاریخی آن، مکتوب بسیار دقیقی در دست نیست؛ ولی بدون تردید جشن نوروز سابقه ای بسیار کهن در میان اقوام مختلف جهان دارد.
تجلیل از نوروز در سلول‌های بدن، افکار و باورهای مردمان جا گرفته و حتا با تاریخ و اعتقادهای‌شان عجین گردیده است.
قدوم خجسته نوروز را در کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی به ویژه افغانستان، ایران و تاجیکستان جشن می‌گیرند.
جشن نوروز در بسياری از نقاط افغانستان، باشکوهمندی خاصی برگزار می شود، در مزارشريف، در زيارتگاه منسوب به حضرت علی، جشن بزرگی به نام ميله های گل سرخ برگزار می شود و همه ساله، هزاران نفر از زايران آن زيارتگاه و علاقه مندان نوروز از نواحی مختلف کشور، حتی از کشورهای ايران و تاجيکستان و ديگر کشورهای آسيای ميانه به شهر مزارشريف می روند واين جشن ملی و پارينه را با شکوهمندی هرچه بيشتر برگزار می کنند.

Read More...

اهمیت توسعه برای افغانستان و زمینه های گذار به آن

مفهوم توسعه فرهنگي از اواخير قرن هفده هم به بعد از طرف يونسکو به عنوان يک سازمان فرهنگي، در مباحث توسعه مطرح شده و از مفاهيمي است که نسبت به ساير بخش هاي توسعه چون توسعه اقتصادي، توسعه اجتماعي و توسعه سياسي از ابعاد و بار ارزشي بيشتري برخوردار بوده و تأکيد بيشتري بر نيازهاي غيرمادي افراد جامعه دارد. بنابراين، توسعه فرهنگي فرايندي است که در طي آن با ايجاد تغييراتي در حوزه هاي اداري، شناختي، ارزشي و گرايشي انسان ها، قابليت ها و باورها شخصيت ويژه اي را در آن ها بوجود مي آورد که حاصل اين باورها و قابليت ها، رفتار وکنش هاي خاصي است که مناسب توسعه مي باشد. به عبارتي حاصل فرآيند توسعه فرهنگي کنار گذاشتن خرده فرهنگ هاي نامناسب توسعه اي است.

توسعه بر مبناي گسترش سنت ها و تجارب گذشته انجام مي پذيرد نه بر اساس نفي آنها. توسعه فراگردي است که در آن سنت ها و تجارب گذشته از نو و بر اساس نيازهاي تازه، بازانديشي و بازسازي مي شوند. از اين جهت مفهوم «هويت فرهنگي» نيز از توسعه جدا نيست. مهمتر از همه اين که گذار به توسعه فرهنگي و دست رسي به توسعه در يک جامعه نياز مند ثبات و ارامش نسبي در آن مي باشد. يعني در شرايط جنگ و خون زمينه هاي گذار به توسعه وجود نداشته و در شرايط جنگي بحث از توسعه بي معني است. پس فضاي آرام و باثبات به عنوان شرايط گذار به توسعه از پيش شرط هاي توسعه فرهنگي بحساب مي آيد.

واقعيت اين است که بحث از توسعه فرهنگي بدليل ارزشي بودن مفهوم توسعه از جايگاه بالايي برخوردار مي باشد و مهمترين بعد توسعه نيز به حساب مي آيد.

Read More...