نزدیک به دو دهه از حضور جامعه جهانی و فعالیت نیرومند نهادهای بینالمللی، مانند سازمان ملل، اتحادیه اروپا، بانک جهانی، بانک توسعهیی آسیا، سازمان تجارت جهانی و دهها نهاد بینالمللی و منطقهیی دیگر در افغانستان میگذرد؛ با این حال کماکان وضعیت در کشور شکننده به نظر میرسد. جامعه جهانی با هدف ایجاد توسعه، صلح و ثبات در افغانستان و با وجود ارائه کمکهای مالی و نظامی فراوان به این کشور آمد. اما آمارهای نهادهای بین المللی (پژوهشی) مختلف نشان میدهد که هنوز وضعیت در تمام زمینهها ناامیدکننده به نظر میرسد و این کمکها نتوانسته است، تاثیر مورد انتظار جامعه جهانی را در تغییر جایگاه افغانستان بدنبال داشته باشد.
پس از تشکیل حکومت وحدت ملی انتظار میرفت که اشرف غنی مؤلف کتاب «بازسازی دولتهای شکننده» با شعار تحول و داکتر عبدالله عبدالله، شریک قدرت حکومت وحدت ملی با شعار اصلاحات، بتواند در زمینهی توسعه اقتصادی، دموکراسیسازی، حاکمیت قانون، نهادمندی و ایجاد ثبات پایدار گامهای مؤثر را در راستای نهادینه شدن اصلاحات و تحول بردارند؛ اما عملکرد حکومت وحدت ملی در چهار سال گذشته، بیانگر آن است که افغانستان همچنان مستعد بروز بحرانهای جدید است و در چشمانداز پیشرو، نشانی از استقرار یک دولت ـ ملت یکپارچه و با ثبات دیده نمیشود.
در این مقاله برای روشن شدن کارنامهی حکومت وحدت ملی نگاهی میاندازیم به کارکرد این حکومت بر اساس شاخصهای مختلف هم چون دولتسازی، نهادمندی و دموکراسیسازی در افغانستان.