آمریکا با حضور بلند مدت خود در افغانستان تنها مجهولات معادله پیچیده رسیدن به صلح در افغانستان را افزایش میدهد. بر اساس برنامه قبلی قرار بود واشنگتن تا پایان سال ۲۰۱۷ میلادی بخش اعظم نیروهای خود را از افغانستان خارج کند اما اکنون جنرالهای آمریکایی مرتب پیشنهاد میدهند که نیروهای آمریکایی باید نه برای چند سال که برای چندین دهه در افغانستان بمانند.
توجیه فرماندهان آمریکایی برای چنین پیشنهادی آسیب پذیری دولت وحدت ملی میباشد.
یک از مقامات ارشد پنتاگون که خواست نامش فاش نشود به واشنگتن پست گفت: «آنچه آموختهایم این است که ما نمیتوانیم و اقعا افغانستان را ترک کنیم. نیروهای امنیتی افغانستان به حمایت هوایی، استخباراتی و کمکهای لوجیستیکی نیاز دارند.»
وی میافزاید نیروهای امنیتی افغانستان دست کم تا پنج سال آینده به آمادگی نسبی نمیرسند بنابر این نیاز به حضور بلند مدت آمریکا در افغانستان احساس میشود.
بازگشت دوباره القاعده به افغانستان و جان گرفتن دوباره طالبان آن هم در فصل زمستان که به استناد تجربیات سالهای گذشته در زمستان از شدت عملیات هایشان کاسته میشود دلایل دیگری است که فرماندهان ارشد نظامی آمریکا برای توجیه حضور بلند مدت خود به آن استناد میکنند.
جنرال ویلسون شافنر، سخنگوی نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان، میگوید مهم نیست که در دو سال آینده در افغانستان چه اتفاقی قرار است بیفتد آنچه نگران کننده است مناطقی است که دولت افغانستان در آنها حضور ندارد: این مناطق مستعد حضور گروههای تروریستی میباشد.
فرماندهان آمریکایی به طور ویژه به ولایت هلمند اشاره میکنند؛ آنها میگویند نیروهای امنیتی افغانستان نتوانستند مناطقی را که نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ از طالبان پس گرفتند را حفظ کنند.
یک مقام عالی رتبه نظامی افغان نیز میگوید شدت جنگ در ولایت هلمند بالاست و نیروهای امنیتی افغانستان از سوء مدیریت و کمبود سلاح و مهمات برای مبارزه با طالبان رنج میبرند. برخی از سربازان چون سالهاست که بدون وقفه در ولایت هلمند علیه طالبان میجنگند از روحیه ضعیفی برخوردار میباشند.
شافنر میگوید در ولایت هلمند هم اکنون پیشرفتهایی به دست آمده است: دسترسی به کمکهای درمانی در میدان جنگ در مقایسه با سال ۲۰۱۳ به میزان قابل توجهی زمان کمتری در بر میگیرد.
این جنرال آمریکایی تأکید میکند که رسیدن به اهداف دیگر زمان طولانیتری لازم دارد.
جنرالهای آمریکای در حالی کمک به نیروهای امنیتی افغان در میدانهای جنگ سخت برای مبارزه با طالبان و داعش را مطرح میکنند که آمریکا در مذاکرات صلح چهارجانبه دولت وحدت ملی با طالبان نیز وارد شده است.
دولتمردان افغانستان به این دلخوش اند که حضور چین و آمریکا در مذاکرات صلح میتواند پاکستان را به همکاری صادقانه تر تشویق کند. اینکه چین بعد از سالها از لاک سیاست بی طرفی خود بیرون میآید و در مذاکرات صلح پا در میانی میکند شاید متغیر تازهای در فرمول ناامنی و جنگ در افغانستان باشد اما آمریکا در اذهان عمومی افغانستانیها و جهان امتحان خود را پس داده است.
آمریکایی که در طول چهار ده سال و با صرف هزینههای نجومی نتوانست ادعای مبارزه با تروریزم خود را ثابت کند اکنون چگونه میتواند با بودجهای به مراتب کمتر از آن زمان طالبان را یا محو و یا در دولت وحدت ملی حل کند.
وارد شدن چین در مذاکرات صلح شاید از نگرانی این کشور از رسیدن گروههای تروریستی به شمول داعش به نقاط مرزی این کشور با افغانستان نشات گیرد اما نگرانی آمریکا از قوت گرفتن دوباره القاعده و طالبان حنایی است که دیگر برای مردم افغانستان رنگ ندارد.
از طرفی دولت وحدت ملی سخت در تلاش است با جلب همکاریهای منطقهای ولو در دراز مدت به نوعی به خودکفایی اقتصادی و در ادامه به استقلال سیاسی برسد تا نه تنها جنگ را در افغانستان خاتمه دهد که به رشد استانداردهای زندگی شهروندان خود کمک کند.
اینکه چین اکنون در مذاکرات صلح نقش به مراتب فعال تر از گذشته را بازی میکند بدون شک بی علت نیست: ساستمداران چینی به خوبی قاعدههای بازی در میادین بینالمللی را میدانند و بعید است که به سفارش آمریکا پای در مخمصهای بگذارند که آمریکاییها سالهاست از آن خلاصی ندارند.
آمریکا اما با حضور بلند مدت خود در افغانستان تنها مجهولات معادله پیچیده رسیدن به صلح در افغانستان را افزایش میدهد.
سران دولت وحدت ملی میبایست از آمریکایی بخواهند که به جای حضور بلند مدت نظامی در افغانستان طبق برنامه قبلی نیروهای خود را از افغانستان خارج کنند و هزینهای که قرار است بابت نگه داشتن هزاران سرباز خود در افغانستان خرج کنند را روی تقویت نیروهای نظامی افغانستان، خرید تسلیحات سنگین و طیارههای جنگی خرج کنند.
از طرفی چون موضوع مذاکرات صلح دولت بشار اسد با مخالفان در میان است و امکان دارد توافقاتی صورت گرفته جنگ در سوریه به پایان یا حداقل برسد، داعش به یقین در آینده جایی برای خود در سوریه متصور نخواهد بود پس احتمال دارد با برنامههای مشکوک آمریکا مانند سیل به افغانستان سرازیر شوند که در آن صورت دیگر همه چیز از کنترل دولت و مردم افغانستان خارج خواهد شد و آمریکا بیش از پیش به اهداف از پیش تعیین شده خود خواهد رسید..