هفته گذشته سخنگوی وزارت دفاع امریکا در یک نشست خبری در واشنگتن گفته بود که این کشور، طالبانِ افغانستان را «یک شریک مهم» در روند آشتی در این کشور میداند و علیه آنها «عملیات ضد تروریستی» انجام نمیدهد.
این سخنان رسمی دولت امریکا که برای چندمین بار مطرح شده است، نشان میدهد که طالبان به عنوان عناصری مثبت در ذهنِ امریکاییها جا دارند و نه تنها برنامهیی به هدف از بین بردن آنان ندارند، بلکه مایلاند آن گروه را به عنوان یک گروه سیاسی، داخل نظام سازند و به جنگ آنان ارزش بگزارند. طالبان را یک شریک مهم برای خود می دانند.
این طرز برخورد در چهارده سال گذشته و پس از واکنشهای نرم و مشکوکِ آقای کرزی در برابر طالبان، به وجود آمد و امریکاییها هم بهناچار خود را با سیاستها و علایقِ حامد کرزی هماهنگ کردند و نسبت به طالبان نرمش نشان دادند و حالا هم برنامههای یکسالۀ آقای غنی و نیز حمایتهایی که در سطح بلند از طالبان در دولتِ وی صورت میگیرد، دیدگاه امریکاییها را نسبت به این گروه مستحیل کرده است.
اما در عین این برداشتها، حالا مقاماتِ امریکایی به گونۀ رسمی اظهارات سخنگوی کاخ سفید را رد کرده و آن را یک برداشتِ نادرست خواندهاند؛ چنانکه یک مقام دفتر رسانهیی وزارت دفاع امریکا گفت که منظور آقای دیویس این بوده که طالبان برای مشروعیت یافتن، تنها راهی که دارند، روند صلح در افغانستان است و طالبان میتوانند انتخاب کنند: آنها میتوانند به روند صلح بپیوندند و یا به کشتن غیرنظامیان افغان و بیثبات ساختن کشور ادامه بدهند. ما همچنان امیدوار هستیم که طالبان صلح را انتخاب کنند.
اما صورت کامل سخنان سخنگوی وزارت دفاع که به زبان فارسی در سایتهای مختلف به نشر رسیده و سخنان مشابهی هم که پیش از این توسط امریکاییها مطرح شده، نشان میدهد که دولت امریکا بهراحتی مایل نیست که در برابر طابان قرار بگیرد.
دولت امریکا متأثر از سیاستهای پاکستان در برابر طالبان در افغانستان موضعگیری میکند و این نوع موضعگیری در کنار جان دادن به طالبان، اقدامی در برابر مردم افغانستان است. بارها دیدیم که دولت پاکستان طالبان را به عنوان معضل داخلیِ افغانستان قلمداد کرده و به تبعیت از آن، امریکاییها نیز به عنوان کشوری که با افغانستان پیمان دوستی و نظامی دارند، طالبان را در حد مشکل داخلی افغانستان تقلیل دادهاند.
این سیاستِ امریکا در صورتی که اصلاح نشود، قطعاً سببِ تخریبِ همیشهگیِ روند صلح و ثبات و دست یافتن به یک دولتِ نیرومند در افغانستان و ادامۀ جنگ خواهد شد.
امریکاییها باید به مردم افغانستان احترام بگزارند و نباید نسبت به گروههای تروریستییی که هر روز جنایت انجام میدهند، چنین نرمشی نشان دهد.
هرچند طالبان به عنوان یک تحریک از بدو تشکیل تا اکنون به عنوان ابزاری در دستِ پاکستانیها بوده و امریکاییها هم برای نزدیک شدن به اهداف خود در منطقه، از این گروه به شکلی از اشکال حمایت کردهاند؛ اما آنها (امریکاییها) باید بدانند که طالبان در کنار اینکه میتوانند ابزاری برای بازیهای منطقهیی و جهانی باشند، میتوانند برای جهان و بشریت بیاندازه خطرناک تمام شوند.
آمریکاییها باید بدانند که طالبان و داعش و القاعده با نگاه ایدیالوژیک و داغِ خود به بحث قدرت، هر لحظه میتوانند از مدارِ بازیها کاملاً به بیرون پرتاب شوند و بازیگرانِ کلان ماننده خودشان را به شدت متضرر سازند..